طراحي شهري فرآيندي است كه به شكلدهي فيزيكي بافتهاي مختلف شهري و روستايي منجر ميشود. طراحي شهري با رويكرد ساختارگرايي به ايجاد اماكن متعدد ميپردازد. اين فرآيند طراحي ساختمانها، فضاها و چشماندازها را در برميگيرد و نهايتا جرياني را به راه مياندازد كه به عمران و آبادي شهري كمك ميكند.
تعريف طراحي شهري:
طراحي بخشي از هنر سازمان دادن فضاي كالبدي است كه با رشته هاي مختلف علمي و هنري مانند برنامه ريزي شهري ,معماري و منظر سازي ,مهندسي فني ,مهندسي ترافيك و حمل و نقل روانشناسي ,جامعه شناسي واقتصاد سر و كار دارد و در عين حال با سياست و فرهنگ نيز ارتباط پيدا مي كند.پس مي بينيم كه دامنه ي فعاليتش بسيار گسترده است.
حرفهاي نو:
طراحي شهري يكي از جديدترين حرفههاست كه بيش از ۲۵ سال از عمر آن نميگذرد. بيشتر آن چه كه طراحان شهري ارايه ميكنند، (طراحي بافتهاي مسكوني) دستاورد حوزههاي شغلي ديگر است. در واقع طراحي شهري يك رويكرد چندگانه نسبت به ساير مشاغل دارد.
رسالت عمومي:
همزمان با شكلگيري صنف طراحان شهري، معماران، شهرسازان، طراحان فضاي سبز، مهندسان راه، هنرمندان و طيف وسيعي از مشاغل وفاداري خود را به اين حوزه «طراحي شهري» اعلام كردند.در واقع رسالت اين حوزهها تغيير روند شكلدهي فضاهاي پيراموني بود. از جمله مباحث چالش برانگيز ميان اين حوزهها عبارت بودند از:
الف) معماران بايد سواي از طراحي ساختمانها، با موقعيت مكاني بناها هم در ارتباط باشند.
ب) شهرسازان هم بايد با شكل فيزيكي توسعه و گسترش شهرها ارتباط داشته باشند.
ج) طراحان فضاي سبز هم بايد در ابتداي فرآيند طراحي شهري به بررسي و فهم درست از مناطق مورد نظر دست يابند.
د) مهندسان راه هم بايد به جاي تمركز روي مباحث ترافيكي، از مهارتهاي خود در ايجاد فضاهاي دلپذير (چه براي سكونت و چه براي مشاهده صرف) استفاده كنند.
تعريف طراحي شهري:
طراحي بخشي از هنر سازمان دادن فضاي كالبدي است كه با رشته هاي مختلف علمي و هنري مانند برنامه ريزي شهري ,معماري و منظر سازي ,مهندسي فني ,مهندسي ترافيك و حمل و نقل روانشناسي ,جامعه شناسي واقتصاد سر و كار دارد و در عين حال با سياست و فرهنگ نيز ارتباط پيدا مي كند.پس مي بينيم كه دامنه ي فعاليتش بسيار گسترده است.
حرفهاي نو:
طراحي شهري يكي از جديدترين حرفههاست كه بيش از ۲۵ سال از عمر آن نميگذرد. بيشتر آن چه كه طراحان شهري ارايه ميكنند، (طراحي بافتهاي مسكوني) دستاورد حوزههاي شغلي ديگر است. در واقع طراحي شهري يك رويكرد چندگانه نسبت به ساير مشاغل دارد.
رسالت عمومي:
همزمان با شكلگيري صنف طراحان شهري، معماران، شهرسازان، طراحان فضاي سبز، مهندسان راه، هنرمندان و طيف وسيعي از مشاغل وفاداري خود را به اين حوزه «طراحي شهري» اعلام كردند.در واقع رسالت اين حوزهها تغيير روند شكلدهي فضاهاي پيراموني بود. از جمله مباحث چالش برانگيز ميان اين حوزهها عبارت بودند از:
الف) معماران بايد سواي از طراحي ساختمانها، با موقعيت مكاني بناها هم در ارتباط باشند.
ب) شهرسازان هم بايد با شكل فيزيكي توسعه و گسترش شهرها ارتباط داشته باشند.
ج) طراحان فضاي سبز هم بايد در ابتداي فرآيند طراحي شهري به بررسي و فهم درست از مناطق مورد نظر دست يابند.
د) مهندسان راه هم بايد به جاي تمركز روي مباحث ترافيكي، از مهارتهاي خود در ايجاد فضاهاي دلپذير (چه براي سكونت و چه براي مشاهده صرف) استفاده كنند.
انواع طراحي شهري
چهار نوع كلي طراحي شهري وجود دارد اين چهار نوع از نظر رويه اي كه دنبال مي شود و يا ميزان كنترلي كه طراح به عنوان يك نفر و يا يك گروه بر توليد محصول دارد،متفاوت اند.
اين چهار نوع عبارتند از :
طراحي شهري كامل ، كه در آن ،طراح شهري عضوي از گروه توسعه است كه طرح را از ابتدا تا انتها پيش مي برد.
طراحي شهري هماهنگ، كه در آن گروه طراحي شهري ، طرح جامعي را تهيه كرده و معيار هايي را تعيين مي كند كه با وجود تعدادي سرمايه گذار در چارچوب تعيين شده روي اجزاي پروژه كلي فعاليت كنند.
طراحي شهري قطعه قطعه،كه در آن سياست ها و رويه هاي كلي براي بخشي از شهر تهيه مي شود تا توسعه را در جهات مورد نظر سوق دهد.
طراحي شهري محرك، كه در آن هدف طراحي ايجاد زير ساخت است به طوري كه توسعه ي بعدي بتواند در درون آن جاي گيرد و يا اينكه يك عنصر زيرساختي در بافت موجود شهر ي،به وجود آيد تا كيفيت محل را به عنوان كاتاليزور توسعه ارتقاء دهد.
توضيح بيشتر اين موارد باشه واسه بعد.